بسم الله الرحمن الرحیم
معمر از همام و ابوهریره روایت کرد که پیامبر
(ص) فزمودند: در حالی که ایوب برهنه غسل
می کرد. انبوهی از ملخهای طلایی بر او افتاد.
ایوب آنها را در لباس خود می افکند. پروردگار او
بر او بانگ زد:ای ایوب! آیا تو را از آن چه میبینی
بی نیاز نکرده ام؟ گفت:آری ای پروردگار ! ولی
من از برکت تو بی نیاز نیستم.
صحیح بخاری جلد 4 صفحه847 شماره حدیث7493
:: برچسبها:
ایوب ,
نبی ,
ابوهریره ,
غسل ,
حدیث ,
ملخهای طلایی ,
بانگ ,
معمر ,